ورزش و انجام حرکات پهلوانی جزو فعالیتهای اصلی روزمره ایرانیان در دوران باستان بوده است. جامعۀ آن زمان ارزش خاصی برای ورزشکارانی قایل میشد که برای قدرت بدنی و شجاعت روحی که در اختیار داشتند، شکرگزار بودهاند.
بر پایهٔ تاریخ، زورخانه در حدود هفتصد سال پیش (قرن ۷ خورشیدی) به وسیلهٔ محمود معروف به پوریای ولی که ظاهراً از مردم خوارزم بوده و گویا در سال ۷۷۲ ه. ق. درگذشته به صورت امروزی بازسازمان دهی شدهاست. با این حال بر پایهٔ رفتار و منش تاریخی و اسطورههای ایران زورخانه میتواند دستکم در ایران تاریخی بسیار کهنتر داشته باشد؛ چرا که مردم ایران که از ابتدای تاریخ خود به پهلوانی و کشتیگیری و آمادگی جسمانی نیاز مبرم داشتهاند تا به دستور زرتشت پیغمبر باستانیاش خود را برای یاری اهورا مزدا در چالش با اهریمن نیرومند سازند. به همین روست که هماره ضعف و زبونی را نکوهش شمردهاند. در شاهنامه فردوسی بخش ویژهای را به پهلوانی اختصاص داده شده است. در اوستا، نامۀ مینوی آیین زرتشت در زمینۀ پهلوانی چنین آمدهاست:
پهلوانی مردانه را میستاییم که به مردان گشایش دهد که به هوش گشایش دهد که تندتر از تند و دلیرتر از دلیر است که بسان بهرهای ایزدی به مرد رسد و مردان را در گرفتاری رهایی بخشد.
جایگاه زورخانه پس از اسلام در زندهکردن جنبش ملی ایران و ستیز با بیگانگان و نیز رستاخیز زبان فارسی و فرهنگ و آیین افتادگی و برادری که از عهد باستان در ایران رواج داشتهاست، اهمیت ویژه دارد